برهانالدین حسین محقق ترمذیبرهان الدین حسین محقق تِرمِذی، عارف سده هفتم و از سادات حسینی بوده است. ۱ - تاریخ و محل ولادتتاریخ و محل ولادتش مشخص نیست؛ بنا به شهرتش، احتمالاً اهل ترمذ بوده است. بر لوح قبر او چند بیت فارسی نوشته شده که در آن تاریخ تولد وی ۵۶۱ ذکر شده است. [۱]
عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، ج۱، ص۴۶۰، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش.
[۲]
عبدالباقی گولپینارلی، مولانا جلال الدّین: زندگانی، ج۱، ص۹۷ـ ۹۸، فلسفه، آثار و گزیده ای از آنها، ترجمه و توضیحات توفیق سبحانی، تهران ۱۳۷۰ ش.
اما این کتیبه متعلق به قرون اخیر است و به گفته گولپینارلی [۳]
عبدالباقی گولپینارلی، مولانا جلال الدّین: زندگانی، ج۱، ص۹۷ـ ۹۸، فلسفه، آثار و گزیده ای از آنها، ترجمه و توضیحات توفیق سبحانی، تهران ۱۳۷۰ ش.
تاریخ تولد و وفات ترمذی در آن اشتباه است.۲ - مقام علمیترمذی در جوانی مرید بهاءالدین محمدولد مشهور به بهاءولد، پدر جلال الدین مولوی، شد. [۴]
احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۱، ص۳۴، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
[۵]
احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۱، ص۶۹، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
[۶]
احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۱، ص۷۱، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
وی دوازده سال ریاضت کشید و مکاشفات بسیاری به او دست داد، به طوری که در خراسان و ترمذ و بخارا و دیگر جایها او را سیدِ سِرّدان (دانای راز) می گفتند و حتی مرشدش وی را به این لقب میخواند و از مقام او تجلیل میکرد. [۷]
احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۱، ص۴۰، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
[۸]
احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۱، ص۵۶، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
[۹]
احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۱، ص۶۱، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
[۱۰]
احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۱، ص۷۱، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
لقب دیگر وی «فخرالمجذوبین» بود. او بر دانشهای زمان خود نیز وقوف داشت و در علوم طبی و حکمت الاهی ممتاز بود. [۱۱]
احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۱، ص۶۳، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
[۱۲]
عبدالباقی گولپینارلی، مولانا جلال الدّین: زندگانی، ج۱، ص۹۵ـ۹۶، فلسفه، آثار و گزیده ای از آنها، ترجمه و توضیحات توفیق سبحانی، تهران ۱۳۷۰ ش.
سلسله ذکر او را، از طریق بهاءولد، به امام علی علیهالسلام میرسانند. [۱۳]
احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۹۹۸، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
هنگامی که بهاءولد از بلخ هجرت کرد، ترمذی نیز به شهر ترمذ رفت و در آنجا منزوی شد. پس از چندی به طلب شیخ خود به قونیه رفت، ولی هنگامی به آنجا رسید که نزدیک یک سال از وفات بهاءولد (۶۲۸) گذشته بود. وی چند ماهی در مسجد سنجاری معتکف شد و پس از آن به تربیت جلال الدین مولوی همت گماشت. [۱۴]
احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۱، ص۵۶ ـ۵۷، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
[۱۵]
محمدبن محمد سلطان ولد، ولدنامه، ج۱، ص۱۹۴، چاپ جلال همائی، تهران (۱۳۱۶ ش).
۳ - نحوه آشنایی ترمذی و مولویبنا بر پاره ای روایات، سابقه آشنایی مولوی با ترمذی به روزگار حیات پدرش و هنگام اقامت در بلخ میرسد و در آن هنگام ترمذی، اتابک و لله مولوی بوده است. [۱۶]
احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۱، ص۵۸، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
[۱۷]
احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۱، ص۸۰، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
[۱۸]
فریدون بن احمد سپهسالار، زندگینامه مولانا جلال الدّین مولوی، ج۱، ص۱۱، تهران ۱۳۶۸ ش.
در نخستین ملاقاتهایی که برهان الدین در قونیه با مولوی داشت، او را در انواع علوم دینی و یقینی و فنون قال نادر یافت و از مولوی خواست تا همانگونه که در علم قال کامل است، در علم حال که علم انبیا و اولیاست، نیز سلوک کند تا در ظاهر و باطن وارث پدر گردد. مولوی نیز مرید او گشت و نُه سال، حقایق و معارف را از او آموخت و با راهنمایی او به ریاضت و مجاهدت پرداخت. [۱۹]
احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۱، ص۵۸، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
به روایتی دیگر، مولوی از قونیه با ترمذی سفر کرد، ترمذی در قیصریه ماند و او رهسپار دمشق شد و به مدرسه مقدمیه رفت و پس از هفت سال و به قولی چهار سال اقامت در دمشق، هنگام بازگشت به قونیه، ترمذی در قیصریه به او پیوست و باهم به قونیه آمدند. [۲۰]
احمدبن اخی ناطور افلاکی، ج۱، ج۱، ص۷۷، ص۸۱، مناقب العارفین، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
۴ - ترمذی و سهروردیافلاکی شرحی از ملاقات شهاب الدین سهروردی ، نگارنده عوارف المعارف، با ترمذی در قونیه آورده است. [۲۱]
احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۱، ص۷۲، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
به نظر گولپینارلی اگر هم ملاقاتی میان این دو روی داده باشد در قونیه نبوده است. [۲۲]
احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۱، ص۹۵، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
ترمذی پس از سالها اقامت در قونیه، عزم قیصریه کرد و مولانا که نخست رضایت نمیداد بالاخره موافقت کرد و ترمذی به آنجا رفت. حاکم شهر، دستوراعظم شمس الدین اصفهانی، که از کارگزاران سلجوقیان روم بود، در جرگه مریدان وی در آمد. وی در این شهر بر «کوه علی» روز و شب به مناجات مشغول بود. همچنین گاه به بیان اسرار و حقایق عرفانی میپرداخت. [۲۳]
احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۱، ص۵۹ ـ۶۰، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
[۲۴]
احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۱۰۱۴، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
۵ - ویژگیهاترمذی بیانی مؤثر و دل انگیز داشت و به گفته بهاءالدین سلطان ولد، فرزند مولانا، در ایراد سخنان و نکته های لطیف، از اولیا و عارفان گذشته پیشی گرفته بود. [۲۵]
احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۱، ص۱۷۹، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
سلطان ولد به ترمذی حرمت فراوان مینهاد و هنگام تشریح مسائل عرفانی، تصریح میکرد که «این معانی غریبِ نادر، بخشایشِ سیدبرهان الدین... است». [۲۶]
احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۱، ص۱۷۹، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
جاذبه ترمذی چندان بود که مولوی برای دیدار او به قیصریه سفر میکرد. [۲۷]
احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۱، ص۸۴، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
۶ - مریدان ترمذیترمذی، علاوه بر مولوی، مریدان دیگری نیز تربیت کرد، از جمله صلاح الدین زرکوب که مولانا او را فرزند جان و دل سید، و خلیفة بالاستقلال وی شمرده است. کرامات متعددی نیز به ترمذی نسبت داده اند. [۲۸]
احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۱، ص۵۹، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
[۲۹]
احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۱، ص۶۱، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
[۳۰]
احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۱، ص۶۵، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
[۳۱]
احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۱، ص۶۷، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
[۳۲]
احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۱، ص۸۴، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
[۳۳]
جلال الدین محمدبن محمد مولوی، مکتوبات مولانا جلال الدّین، ج۱، ص۳۴، تهران ۱۳۶۳ ش.
میان ترمذی و شمس تبریزی نیز علایقی وجود داشته است و شمس تبریزی در مقالات خود به پاره ای از احوال و اقوال وی اشاره کرده است. [۳۴]
احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۱، ص۲۱۲، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
[۳۵]
احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۶۷، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
[۳۶]
احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۱۳۰ـ۱۳۱، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
[۳۷]
احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۱۵۷، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
شمس تبریزی [۳۸]
احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۲، ص۱۳۱، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
ترمذی را نسبت به مولوی از نظر حال و مولوی را نسبت به ترمذی از نظر علم برتر میدانسته است.۷ - تاریخ وفاتبنابر قراین موجود، ترمذی در حدود ۶۳۸ ـ ۶۳۹ وفات یافته است. [۳۹]
عبدالباقی گولپینارلی، مولانا جلال الدّین: زندگانی، ج۱، ص۹۷، فلسفه، آثار و گزیده ای از آنها، ترجمه و توضیحات توفیق سبحانی، تهران ۱۳۷۰ ش.
شمس الدین اصفهانی و بزرگان دیگر شهر او را با شکوه بسیار تشییع کردند و در قیصریه به خاک سپردند. بنابر روایتی، چندین بار عمارتی بر مزار او بنا کردند که منهدم شد تا اینکه شبی ترمذی را به خواب دیدند که آنان را از این کار منع میکرد. شمس الدین اصفهانی پس از چهلم ترمذی، مولوی را از این حادثه مطّلع ساخت؛ مولوی برای زیارت تربت او به قیصریه رفت و از نو عُرسی برگزار کردند. وی کتب و جزوه های ترمذی را گرد آورد و برخی را به رسم تبرک و یادگار به شمس الدین اصفهانی بخشید و به قونیه بازگشت. [۴۰]
احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۱، ص۶۷ـ۶۹، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
[۴۱]
آرمین وامبری، سیاحت درویشی دروغین در خانات آسیای میانه، ص۲۶۲، ترجمه فتحعلی خواجه نوریان، تهران ۱۳۳۷ ش.
۸ - تألیفات ترمذیاطلاعات دولتشاه سمرقندی [۴۲]
آرمین وامبری، سیاحت درویشی دروغین در خانات آسیای میانه، ص۲۱۴، ترجمه فتحعلی خواجه نوریان، تهران ۱۳۳۷ ش.
درباره اینکه ترمذی، شیخِ بهاءولد و مولوی بوده و به همراه بهاءولد به شام و حجاز رفته و در شام درگذشته و هنگام وفات، بهاءولد را وصیت کرده و از گشایش کار او در روم خبر داده است، موثق نیست. [۴۳]
محمدحسن فروزانفر، رساله در تحقیق احوال زندگانی مولانا جلال الدین محمد مشهور بمولوی، ج۱، ص۳۵، تهران ۱۳۶۶ ش.
ترمذی ــ چنانکه از زندگینامه اش بر میآید ــ اغلب در حالت جذبه به سر میبرده و از او اثری که خود تألیف کرده باشد، برجای نمانده است، ولی تقریرات او را برخی از مریدانش به صورت کتاب در آورده اند [۴۴]
برهان الدین ترمذی، معارف: مجموعه مواعظ و کلمات سیدبرهان الدّین محقّق ترمذی، ج۱، ص یا، بهمراه تفسیر سوره محمد (ص) و فتح، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران (۱۳۳۹ ش).
از جمله:۱) معارف که مجموعه ای است از مقالات و مواعظ تقریری او در فاصله سالهای ۶۲۹ تا ۶۳۸، هنگام اقامت در آسیای صغیر (بلاد روم)، که یک یا چند تن از حاضران آنها را مرتب و مدون ساخته اند. [۴۵]
برهان الدین ترمذی، معارف: مجموعه مواعظ و کلمات سیدبرهان الدّین محقّق ترمذی، ج۱، ص یب ـ یج، بهمراه تفسیر سوره محمد (ص) و فتح، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران (۱۳۳۹ ش).
ترمذی در این کتاب، درباره بسیاری از مسائل عرفانی بروشنی بحث کرده است، ازینرو میتوان معارف او را در شمار مآخذ اصلی تصوف به شمار آورد و از جهت وضوح و صراحت در بیان اسرار تصوف، بر بسیاری از آثار صوفیان ترجیح داد. این اثر همچنین مشتمل است بر تفسیر و شرح صوفیانه بسیاری از آیات و احادیث و نیز ایراد نکته های دقیق و تازه در بیان آنها. [۴۶]
برهان الدین ترمذی، معارف: مجموعه مواعظ و کلمات سیدبرهان الدّین محقّق ترمذی، ج۱، ص ید، بهمراه تفسیر سوره محمد (ص) و فتح، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران (۱۳۳۹ ش).
نثر معارف ساده و روان و خالی از تکلف است و مطالب بدون بسط و تفصیل ولی جامع و قاطع بیان شده است. چون این اثر مجموعه تقریراتی است که در مجالس بیان شده، مانند سایر کتب صوفیه، مرتب بر ابواب و فصول نشده و عاری از نظم منطقی است و آنجا که اصلاح و تهذیب نشده، نمودار نثر محاوره ای صوفیان و مجالس عرفانی است، هرچند شور و گرمی آثار بعضی از صوفیان، مانند عین القضات، را ندارد. [۴۷]
برهان الدین ترمذی، معارف: مجموعه مواعظ و کلمات سیدبرهان الدّین محقّق ترمذی، ج۱، ص یط ـ ک، بهمراه تفسیر سوره محمد (ص) و فتح، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران (۱۳۳۹ ش).
مطالعه این اثر، با توجه به سهم ترمذی در تربیت مولوی و تأثیرش بر وی، برای تحقیق در احوال و افکار و حوزه عرفانی مولوی نیز سودمند است. [۴۸]
برهان الدین ترمذی، معارف: مجموعه مواعظ و کلمات سیدبرهان الدّین محقّق ترمذی، ج۱، ص یه ـ یو، بهمراه تفسیر سوره محمد (ص) و فتح، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران (۱۳۳۹ ش).
معارف به اهتمام بدیع الزمان فروزانفر از روی دو نسخه خطی تصحیح و چاپ شده است. در مقدمه مفصّل مصحح، دلایل متعددی بر صحت انتساب کتاب به ترمذی و رد قراین نفی این انتساب آمده است. [۴۹]
برهان الدین ترمذی، معارف: مجموعه مواعظ و کلمات سیدبرهان الدّین محقّق ترمذی، ج۱، ص ه ـ یج، بهمراه تفسیر سوره محمد (ص) و فتح، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران (۱۳۳۹ ش).
نسخه دیگری از مواعظ و سخنان ترمذی موجود است که از نسخه چاپی یاد شده بسیار مفصّلتر است و ضمن آن مطالبی در نکوهش فلاسفه و نیز درباره معتزله و اسماعیلیه و اعتقاد به حضرت مهدی عجل اللّه تعالی فرجه الشریف آمده است. همچنین اشعاری به آن راه یافته است و نامی از ناصرخسرو در آن دیده میشود که در نسخه چاپی نیست. [۵۰]
عبدالباقی گولپینارلی، مولانا جلال الدّین: زندگانی، ج۱، ص۶۱ـ۶۳، فلسفه، آثار و گزیده ای از آنها، ترجمه و توضیحات توفیق سبحانی، تهران ۱۳۷۰ ش.
۲ و ۳) تفسیر سوره محمّد و سوره فتح که هر دو به فارسی است و طرز عبارت و ادای مطالب در هر دو نزدیک به عبارات معارف است، به همین دلیل و نیز به دلیل وجود مشابهتهای دیگر میتوان آن دو را هم از تقریرات وی شمرد. این دو رساله، ترجمه و تقریر گونه ای از تفسیر سلمی (حقایق التفسیر) با اندک تصرفی در بعضی موارد است. [۵۱]
برهان الدین ترمذی، معارف: مجموعه مواعظ و کلمات سیدبرهان الدّین محقّق ترمذی، ج۱، ص کج ـ کو، بهمراه تفسیر سوره محمد (ص) و فتح، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران (۱۳۳۹ ش).
ترمذی با وجود رغبت به عزلت و اعراض از دنیا و خلق، اهل بحث و تحقیق و مطالعه بوده و این معنی را معاصران وی نیز که به دیده انکار در او مینگریسته اند، تصدیق کرده اند. وی همچنین اهل مجاهده و سیر و سلوک باطن بوده و لطافت ذوق و دلبستگی اش به اشعار و کلمات حکیمانه ــ خصوصاً سروده های سنایی، که از آنها بسیار اقتباس کرده ــ از معارف وی آشکار است. [۵۲]
برهان الدین ترمذی، معارف: مجموعه مواعظ و کلمات سیدبرهان الدّین محقّق ترمذی، ج۱، ص یج ـ ید، بهمراه تفسیر سوره محمد (ص) و فتح، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران (۱۳۳۹ ش).
[۵۳]
فریدون بن احمد سپهسالار، زندگینامه مولانا جلال الدّین مولوی، ج۱، ص۱۱۹، تهران ۱۳۶۸ ش.
در آثار ترمذی استفادههایی از قصصِ مرتبط با ائمه شیعه و روایات اهل بیت نیز به چشم میخورد، از جمله داستان مردی که بر روی علی علیهالسلام آب دهان انداخت، [۵۴]
برهان الدین ترمذی، معارف: مجموعه مواعظ و کلمات سیدبرهان الدّین محقّق ترمذی، ج۱، ص۲ـ ۳، بهمراه تفسیر سوره محمد (ص) و فتح، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران (۱۳۳۹ ش).
[۵۵]
بیت ۳۷۲۹ـ ۳۸۵۰، جلال الدین محمدبن محمد مولوی، ج۱، دفتر اول، ص۱۶۴ـ ۱۶۹، مثنوی معنوی، بر اساس نسخه قونیه، چاپ عبدالکریم سروش، تهران ۱۳۷۸ ش.
[۵۶]
ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۱۱۵، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم (بی تا).
[۵۷]
مجلسی، ج۴۱، ص۵۱.
[۵۸]
حسین بن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل، ج۳، ص۲۲۰، چاپ سنگی تهران ۱۳۱۸ـ۱۳۲۱، چاپ افست تهران ۱۳۸۲ـ۱۳۸۳.
نیز حدیث منسوب به امام صادق علیهالسلام درباره مجاهده [۵۹]
برهان الدین ترمذی، معارف: مجموعه مواعظ و کلمات سیدبرهان الدّین محقّق ترمذی، ج۱، ص۲۰، بهمراه تفسیر سوره محمد (ص) و فتح، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران (۱۳۳۹ ش).
[۶۰]
محمداعلی بن علی تهانوی، کتاب کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۱۹۸، چاپ محمد وجیه و دیگران، کلکته ۱۸۶۲، چاپ افست تهران ۱۹۶۷.
و دو بیت درباره شناخته شدن انسان با سخن خویش [۶۱]
برهان الدین ترمذی، معارف: مجموعه مواعظ و کلمات سیدبرهان الدّین محقّق ترمذی، ج۱، ص۴۲، بهمراه تفسیر سوره محمد (ص) و فتح، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران (۱۳۳۹ ش).
که مضمون آن بر گرفته از سخن امام علی علیهالسلام است [۶۲]
ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۲۰، ص۲۹۴، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ـ۱۳۸۷/۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ افست بیروت (بی تا).
و مولوی نیز آن را به نظم کشیده است. [۶۳]
بیت ۷۹۱، جلال الدین محمدبن محمد مولوی، ج۱، دفتر اول، ص۳۶۸، مثنوی معنوی، بر اساس نسخة قونیه، چاپ عبدالکریم سروش، تهران ۱۳۷۸ ش.
همچنین مضمون آنچه در تفاوت فرشتگان و شیاطین و آدمیان آورده، بر گرفته از کلام امام علی و امام صادق علیهماالسلام است [۶۴]
برهان الدین ترمذی، معارف: مجموعه مواعظ و کلمات سیدبرهان الدّین محقّق ترمذی، ج۱، ص۴۵، بهمراه تفسیر سوره محمد (ص) و فتح، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران (۱۳۳۹ ش).
[۶۵]
مجلسی، ج۵۷، ص۲۹۹.
که مولوی نیز آن را به نظم در آورده است. [۶۶]
بیت ۱۴۹۶ـ ۱۵۲۵، جلال الدین محمدبن محمد مولوی، ج۲، دفتر چهارم، ص۶۰۷ـ ۶۰۸، مثنوی معنوی، بر اساس نسخه قونیه، چاپ عبدالکریم سروش، تهران ۱۳۷۸ ش.
۹ - دیدگاه ترمذی درباره فلسفهترمذی مانند مرشدش، بهاءولد، فلسفه را نکوهش میکرد و معتقد بود که فیلسوفان به دانش حقیقی دست نیافته اند، از جمله میگفت که فخررازی به دوازده علم وقوف دارد ولی هنوز از آن علوم وارستگی نیافته و آنها را از یاد نبرده است. با اینهمه، اصحاب استدلال را بر مقلدان ترجیح مینهاد و دلیل را تا وصول به مرحله بصیرت ضروری میدانست. وی ملامتی بودن را برترین مرتبه حقیقت و قلندریه را در خور ستایش میشمرد. [۶۷]
عبدالباقی گولپینارلی، مولانا جلال الدّین: زندگانی، ج۱، ص۹۵ـ۹۶، فلسفه، آثار و گزیده ای از آنها، ترجمه و توضیحات توفیق سبحانی، تهران ۱۳۷۰ ش.
[۶۸]
برهان الدین ترمذی، معارف: مجموعه مواعظ و کلمات سیدبرهان الدّین محقّق ترمذی، ج۱، ص۲۷، بهمراه تفسیر سوره محمد (ص) و فتح، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران (۱۳۳۹ ش).
با آنکه در اول حال پیوسته به یارانش سفارش میکرد که خصوصاً در عبادت و روزه اهتمام تمام نمایند، [۶۹]
احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۱، ص۶۵ـ۶۶، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
در اواخر زندگی که پیوسته در اوج استغراق و جذبه بود، توجه کافی به فرایض خویش نداشت. [۷۰]
احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، ج۱، ص۶۴ـ ۶۵، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش.
۱۰ - ارادت مولوی به ترمذیجلال الدین مولوی ارادت فراوانی به ترمذی داشت و به ذکر مناقب او میپرداخت، چنانکه به مناسبت از ترمذی در مثنوی [۷۱]
بیت ۱۳۲۰، جلال الدین محمدبن محمد مولوی، ج۱، دفتر دوم، ص۲۳۳، مثنوی معنوی، بر اساس نسخة قونیه، چاپ عبدالکریم سروش، تهران ۱۳۷۸ ش.
یاد کرده و سخنان او را در فیه مافیه [۷۲]
فیه مافیه، ص ۱۶.
[۷۳]
فیه مافیه، ص۱۱۱.
[۷۴]
فیه مافیه، ص۲۰۷.
[۷۵]
فیه مافیه، ص۲۱۹.
نقل کرده است. مولوی تأثیر بسیاری از او گرفت. مقایسه مثنوی با آثار ترمذی، مشابهتهای این دو اثر و اخذ و اقتباسهای مولوی را از ترمذی آشکار میکند، از جمله: پاسخ عیسی به این پرسش که «چیست در هستی زجمله صعبتر» [۷۶]
برهان الدین ترمذی، معارف: مجموعه مواعظ و کلمات سیدبرهان الدّین محقّق ترمذی، ج۱، ص۳، بهمراه تفسیر سوره محمد (ص) و فتح، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران (۱۳۳۹ ش).
[۷۷]
مولوی، ج ۲، دفتر چهارم، ص ۵۵۰، بیت ۱۱۳ـ ۱۱۵.
همانندی اهل بیت پیامبر به سفینه نوح [۷۸]
برهان الدین ترمذی، معارف: مجموعه مواعظ و کلمات سیدبرهان الدّین محقّق ترمذی، ج۱، ص۲۵، بهمراه تفسیر سوره محمد (ص) و فتح، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران (۱۳۳۹ ش).
[۷۹]
مولوی، ج ۲، دفتر چهارم، ص ۵۶۷، بیت ۵۳۷ ـ۵۴۰.
نماز نور چشم پیامبر صلی اللّه علیه وآله وسلم است [۸۰]
برهان الدین ترمذی، معارف: مجموعه مواعظ و کلمات سیدبرهان الدّین محقّق ترمذی، ج۱، ص۱۷، بهمراه تفسیر سوره محمد (ص) و فتح، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران (۱۳۳۹ ش).
[۸۱]
مولوی، ج ۱، دفتر دوم، ص ۳۰۹، بیت ۳۲۴۰.
الفقرُ فخری [۸۲]
برهان الدین ترمذی، معارف: مجموعه مواعظ و کلمات سیدبرهان الدّین محقّق ترمذی، ج۱، ص۲۶، بهمراه تفسیر سوره محمد (ص) و فتح، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران (۱۳۳۹ ش).
[۸۳]
مولوی، ج ۲، دفتر پنجم، ص ۷۴۰، بیت ۷۱۵.
«من کان للّه کان اللّه له» [۸۴]
برهان الدین ترمذی، معارف: مجموعه مواعظ و کلمات سیدبرهان الدّین محقّق ترمذی، ج۱، ص۲۸، بهمراه تفسیر سوره محمد (ص) و فتح، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران (۱۳۳۹ ش).
[۸۵]
مولوی، ج ۱، دفتر اول، ص ۸۹، بیت ۱۹۴۲.
و دنیا مردار است [۸۶]
برهان الدین ترمذی، معارف: مجموعه مواعظ و کلمات سیدبرهان الدّین محقّق ترمذی، ج۱، ص۳۱، بهمراه تفسیر سوره محمد (ص) و فتح، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران (۱۳۳۹ ش).
[۸۷]
مولوی، ج ۲، دفتر ششم، ص ۱۰۴۹، بیت ۳۴۷۴.
همچنین در هر دو کتاب تعبیرات و مضامین مشترک وجود دارد، مثلاً تفاوت آن «أنا» که فرعون گفت با آنکه منصور حلاج گفت [۸۸]
برهان الدین ترمذی، معارف: مجموعه مواعظ و کلمات سیدبرهان الدّین محقّق ترمذی، ج۱، ص۲۶، بهمراه تفسیر سوره محمد (ص) و فتح، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران (۱۳۳۹ ش).
[۸۹]
مولوی، ج ۱، دفتر دوم، ص ۲۷۹، بیت ۲۵۲۵ـ ۲۵۲۶.
ذوالفقار علی علیهالسلام را همو تواند به کار گرفت و نه نامردان و مخنّثان [۹۰]
برهان الدین ترمذی، معارف: مجموعه مواعظ و کلمات سیدبرهان الدّین محقّق ترمذی، ج۱، ص۶، بهمراه تفسیر سوره محمد (ص) و فتح، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران (۱۳۳۹ ش).
[۹۱]
مولوی، ج ۲، دفتر پنجم، ص ۸۲۳، بیت ۲۵۰۲.
آب دریا به قدر کوزه [۹۲]
برهان الدین ترمذی، معارف: مجموعه مواعظ و کلمات سیدبرهان الدّین محقّق ترمذی، ج۱، ص۷، بهمراه تفسیر سوره محمد (ص) و فتح، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران (۱۳۳۹ ش).
[۹۳]
مولوی، ج ۱، دفتر اول، ص ۶، بیت ۲۰.
تفسیر شعری از سنایی با مطلع «آسمانهاست در ولایت جان» [۹۴]
برهان الدین ترمذی، معارف: مجموعه مواعظ و کلمات سیدبرهان الدّین محقّق ترمذی، ج۱، ص۵۶، بهمراه تفسیر سوره محمد (ص) و فتح، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران (۱۳۳۹ ش).
[۹۵]
مولوی، ج ۱، دفتر اول، ص ۹۳ـ۹۴، بیت ۲۰۳۹ـ۲۰۴۹.
و شیخ آن کسی است که مویش سپید شده باشد. [۹۶]
برهان الدین ترمذی، معارف: مجموعه مواعظ و کلمات سیدبرهان الدّین محقّق ترمذی، ج۱، ص۳۵، بهمراه تفسیر سوره محمد (ص) و فتح، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران (۱۳۳۹ ش).
[۹۷]
مولوی، ج ۱، دفتر سوم، ص ۴۱۱، بیت ۱۷۹۰.
۱۱ - فهرست منابع(۱) ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۵ـ۱۳۸۷/۱۹۶۵ـ۱۹۶۷، چاپ افست بیروت (بی تا). (۲) ابن شهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، چاپ هاشم رسولی محلاتی، قم (بی تا). (۳) احمدبن اخی ناطور افلاکی، مناقب العارفین، چاپ تحسین یازیجی، آنکارا ۱۹۵۹ـ۱۹۶۱، چاپ افست تهران ۱۳۶۲ ش. (۴) برهان الدین ترمذی، معارف: مجموعه مواعظ و کلمات سیدبرهان الدّین محقّق ترمذی، بهمراه تفسیر سوره محمد (ص) و فتح، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران (۱۳۳۹ ش). (۵) محمداعلی بن علی تهانوی، کتاب کشاف اصطلاحات الفنون، چاپ محمد وجیه و دیگران، کلکته ۱۸۶۲، چاپ افست تهران ۱۹۶۷. (۶) عبدالرحمان بن احمد جامی، نفحات الانس، چاپ محمود عابدی، تهران ۱۳۷۰ ش. (۷) دولتشاه سمرقندی، تذکرة الشعراء دولتشاه سمرقندی، چاپ محمد عباسی، تهران (۱۳۳۷ ش). (۸) فریدون بن احمد سپهسالار، زندگینامه مولانا جلال الدّین مولوی، تهران ۱۳۶۸ ش. (۹) محمدبن محمد سلطان ولد، ولدنامه، چاپ جلال همائی، تهران (۱۳۱۶ ش). (۱۰) محمدبن علی شمس تبریزی، مقالات شمس تبریزی، چاپ محمدعلی موحد، تهران ۱۳۶۹ ش. (۱۱) محمدحسن فروزانفر، رساله در تحقیق احوال زندگانی مولانا جلال الدین محمد مشهور بمولوی، تهران ۱۳۶۶ ش. (۱۲) عبدالباقی گولپینارلی، مولانا جلال الدّین: زندگانی، فلسفه، آثار و گزیده ای از آنها، ترجمه و توضیحات توفیق سبحانی، تهران ۱۳۷۰ ش. (۱۳) مجلسی. (۱۴) جلال الدین محمدبن محمد مولوی، کتاب فیه مافیه، چاپ بدیع الزمان فروزانفر، تهران ۱۳۵۸ ش. (۱۵) جلال الدین محمدبن محمد مولوی، مثنوی معنوی، بر اساس نسخة قونیه، چاپ عبدالکریم سروش، تهران ۱۳۷۸ ش. (۱۶) جلال الدین محمدبن محمد مولوی، مکتوبات مولانا جلال الدّین، تهران ۱۳۶۳ ش. (۱۷) حسین بن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل، چاپ سنگی تهران ۱۳۱۸ـ۱۳۲۱، چاپ افست تهران ۱۳۸۲ـ۱۳۸۳. (۱۸) آرمین وامبری، سیاحت درویشی دروغین در خانات آسیای میانه، ترجمه فتحعلی خواجه نوریان، تهران ۱۳۳۷ ش. ۱۲ - پانویس
۱۳ - منبعدانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «برهانالدین حسین محقق ترمذی»، شماره۳۴۹۱. ردههای این صفحه : مقالات دانشنامه جهان اسلام
|